شيطنت هاي جديد امير مهدي
امير مهدي وابستگیش به باباش روز به روز بیشتر میشه.اگر بابایی خونه باشه و ببینتش حسابی جیغ و داد راه میندازه تا بغلش کنه و از بغل بابایی برای من میخنده. وقتی هم که بابایی کار داشته باشه و بخواد از خونه بره بیرون باید یا جلوی چشماش را بگیریم یا سرش را به چیزی گرم کنیم تا متوجه نشه.اگه بغل من باشه اینقدر دستشو میکشه تا به موهام برسه و محکم میکشه وقتي هم كه داره شير مي خوره دائما با زنجير پلاكم بازي مي كنه.
خیلی شیطون شده و با روروئک به هر سمت خونه که میره اینقدر تلاش میکنه و بالا و پایین میپره تا به اون چیزی که میخواد برسه.
عاشق بیرون رفتن شده واینقدر دَ دَ میگه تا لباساشو بپوشونیم و ببریمش بیرون
تازگی ها یاد گرفته یک کوچولو بدون تکیه گاه بشینه و اگه حواسش را با گوشی پرت کنیم خوب میشینه ولی اگه باباشو دید خودشو ول میکنه تا بره بغل بابایی .
این روزا انقدر دلچسب شدی که مدام میبوسمت...
اينم عكست سوار روروئك توي حياط خونمون
حالا حاضري بريم ددررررررررررررررررررر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی