امير مهدي بندگانامير مهدي بندگان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

پسرم تاج سرم

اندر احوالات امير مهدي

1392/2/10 19:49
نویسنده : مامان فرشته
137 بازدید
اشتراک گذاری

 

   امير مامان فرشته سلام

 دوستت دارم عشق 7 ماه و 10 روزه ي من

امروز اومدم از كارهات بنويسم و مثل هميشه خداي مهربونم رو براي داشتن گلي مثل تو شكر كنم

اميرمهدي من شما ديگه ميتوني به راحتي غلت بزني و تا چشم ازت بر ميدارم ميبينم ماشالله غلت زدي و داري شيطنت

ميكني براي خودت

ميتوني بشيني اما هنوز نه كاملا مسلط البته براي مدت طولاني ميتوني بشيني مثلا شده 15 دقيقه بشيني ولي

يهووووووووووووووو تالاپ ميافتي روي زمين وجيغغغغغغغغغ

با دهنت صدايي مثل بووووووووف  در مياري

پاهاتو توي دهنت ميكني و شروع ميكني به مك زدن

موندن توي روروئك رو دوست داري البته براي مدت محدود و همچنين عاشق بازي با وسايل موزيكال روي روروئك هستي كه صداي خروس وجوجه دارن

عاشق تماشاي برنامه كودكي و وقتي برات ميزارم كلي ذوق ميكني و با تمام حواست بهش توجه ميكني

 

 وقتي صدات مي زنيم سرتو ميچرخوني و ميخندي ما دلمون ضعف ميره برات

 عاشق بازي با گوشي هاي موبايل وكنترل تي وي هستي

عاشق حموم رفتن و بازي با عروسكت هات  توي وان حموم هستي

با  دهنت صداي (د د) در مياري

دو تا دندون تيزهم ازپايين درآوردي وفقط دنبال يه چيزي هستي كه بزاري دهنت

 وقتي خوابت مياد چشماتو اينقدر ميمالي تا قرمز ميشه و نق ميزني و به من ميفهموني كه بايد لالات كنم

 از خواب كه پا مي شي برا خودت بازي مي كني وقتي  كه منو مي بيني آنقدر خوشحال ميشي كه انگار تمام دنيا مال توست.

البته لالا كردنت مراسمي داره براي خودش اونم اينكه:

  بايد حتما روي پاهام بخوابي و من دستاتو بگيرم و برات اهنگ محبوبت(حسني توي ده شلمرود ) بزارم تا بخوابي

خلاصه اين بود ماجراهاي من وشما در ماه هشتم زندگيت

عمرمي جونمي نفسمي

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)